قصاص؛ پايان جنايت شوم عليه دختر کر و لال
مرد جوان قاتل يک دختر کر و لال از سوي دادگاه به قصاص محکوم شد.
صبح روز 16 مرداد سال گذشته مرد ميانسالي مأموران پليس کمال شهر کرج را در جريان ناپديد شدن ناگهاني دختر کرولالش به اسم زهره 22ساله قرار داد.اين مرد مدعي شد: دخترم روز گذشته براي رفتن به مدرسه باغچه بان از خانه خارج شد و هر چه منتظرش شديم از مدرسه بازنگشت.در حالي که تجسسهاي پليسي براي يافتن دختر جوان آغاز شده بود، مأموران کلانتري 24 کمال شهر جسد سوخته يک زن را در حاشيه شهر پيدا کردند.
به گزارش فارس، مأموران بعد از حضور در محل حادثه و تأييد خبر کشف جسد بلافاصله قاضي حسيني بازپرس کشيک قتل دادسراي عمومي و انقلاب کرج را از ماجرا با خبر کردند.در نخستين گام از تجسسها، کارآگاهان دريافتند مشخصات جسد سوخته با نشانيهاي دختر ناپديد شده همخواني دارد. بنابراين خانواده زهره براي شناسايي جسد به پزشکي قانوني دعوت شدند. پدر زهره بعد از ديدن جسد، هويت دخترش را تأييد کرد.
تحقيقات همچنان ادامه داشت تا اينکه کارآگاهان با رديابي تماسهاي تلفني مقتول به مرد جواني به نام يوسف 24 ساله مظنون شدند.تلاش مأموران براي دستگيري يوسف آغاز شد تا اينکه مشخص شد او به همراه همسر، مادر و کودک خردسالش محل زندگي خود را بدون اطلاع قبلي تغيير داده و گوشي تلفن همراهش را نيز خاموش کرده است.گمانه زني براي ارتکاب جنايت از سوي يوسف نزد کار آگاهان قوت گرفت. کار آگاهان در گام بعدي با رديابي تلفن همراه همسر يوسف متوجه شدند او بعد از فرار راهي مشهد شده است.
مأموران با اخذ نيابت قضايي براي بازداشت متهم راهي مشهد شدند. اما زماني که وارد مخفيگاه متهم شدند، دريافتند او براي دومين بار موفق به فرار شده است.در جريان تجسسهاي پليسي مشخص شد يوسف با اتوبوس مسافربري از مشهد راهي شهرستان لنگرود شده است. بنابراين با تيم زبدهاي از کارآگاهان در جريان يک عمليات پليسي در ايست بازرسي موفق شدند متهم را شناسايي و دستگير کنند. يوسف بعد از دستگيري به جنايت خود اعتراف کرد و در توضيح ماجرا گفت: عصر روز حادثه در مسير رفتن به خانه بودم که متوجه شدم زهره کنار خيابان ايستاده است. بعد از اينکه فهميدم کر و لال است، فکر شيطاني به ذهنم رسيد و با بهانهاي او را به خانه يکي از دوستانم به نام حامد 25 ساله کشاندم و نيت شوم خود را عملي کردم و بعد او را در خيابان رها کردم.متهم درباره ماجراي قتل گفت: من در آپارتمان دوستم بودم که متوجه شدم زهره از همسايگان سراغ من را ميگيرد. وقتي به کوچه رفتم او را در حالي که گريه ميکرد و با انگشتش مرا به همسايهها نشان ميداد ديدم.زهره به سمتم آمد و با اشاره فهماند که از من شکايت ميکند. من از او خواستم تا به خانهاش باز گردد اما به حرفم گوش نداد. بنابراين او را به نقطه خلوتي اطراف شهر کشاندم و در فرصت مناسبي با چاقويي که به همراه داشتم و با وارد کردن ضرباتي به گردن و سينهاش به قتل رساندم.
متهم ادامه داد: بعد از آن راهي پمپ بنزين شدم و بعد از گرفتن بنزين، جسدش را به آتش کشيدم و به خانه برگشتم تا اينکه دستگير شدم.بعد از اعترافات متهم و تکميل شدن تحقيقات، پرونده با صدور کيفر خواست عليه يوسف به اتهام مباشرت در قتل، رابطه نامشروع و جنايت بر ميت به شعبه اول دادگاه استان البرز فرستاده شد و متهم عصر روز گذشته پاي ميز محاکمه ايستاد.در ابتداي جلسه دهقاني نماينده دادستان کرج با دفاع از کيفر خواست، از محضر دادگاه مجازات قانوني براي متهم را خواستار شد.
بعد از آنکه اولياي دم تقاضاي قصاص متهم را ارائه کردند يوسف در جايگاه ايستاد و گفت: اتهام قتل را ميپذيرم و حرف ديگري ندارم.سپس قاضي رنجبر رئيس دادگاه يوسف را 4 بار متوالي به بيرون از دادگاه هدايت کرد و مجدد در جايگاه دعوتش کرد تا اتهام زناي محصنه به وي تفهيم شود.متهم با 4 بار اقرار به زنا محصنه، اين اتهام را نيز قبول کرد و در آخرين دفاع گفت: زندگيام تباه شده است و ميدانم به آخر خط رسيدهام، تنها خواستهام از دادگاه اين است که اجازه دهند روز تاسوعا و عاشورا در عزاي امام حسين (ع) براي توبه شرکت کنم.
سرانجام قاضي رنجبر بعد از شنيدن آخرين دفاع متهم و وکيل مدافع او با هيات قضايي وارد شور شد ومتهم را با توجه به اوراق پرونده و اقرار صريح به قصاص محکوم کرد.